طبقه بندی سازها بر اساس زمان یادگیری

طبقه بندی سازها بر اساس زمان یادگیری در همین ابتدا باید بگوییم که این طبقه بندی به معنای سختی و یا آسان بودن ساز ها نیست که در پایان بیشتر توضیح خواهیم داد.
در اینجا آواز را هم نوعی ساز در نظر گرفته‌ایم یعنی نواختن تار های صوتی

به ترتیب از بالا زمان بیشتری را برای یادگیری نیاز دارند:

سازهای زهی آرشه ای (Strings)

ویولن، ویولا(ویولن آلتو)، چلو(ویولن سل) کمانچه و غیره

سازهای بادی برنجی و بادی چوبی (Brass And Wood wins)

بادی برنجی مانند ترومپت، ترمبن، توبا و غیره که صرفا با دمیدن در دهانه‌ی ساز نواخته میشوند.
بادی چوبی ها به دو دسته ی دارای زبانه(قمیش یا آنش) و بدون زبانه تقسیم میشوند
نکته: دلیل اصلی قرار گرفتن سازها در این دسته فقط جنس بدنه‌ی ساز یعنی چوبی بودن آن نیست بلکه ملاک اصلی چگونگی خارج شدن هوا از لوله‌ی ساز است در نتیجه سازهای بادی حتی با بدنه‌ی فلزی مانند ساکسفون یا فلوت به دلیل اینکه صدا از چند ناحیه خارج میشود و فقط از انتهای لوله خارج نمیشود در این دسته قرار میگیرند و همچنین داشتن زبانه در سازهایی که با زبانه اجرا میشوند دلیل دیگری برای قرار گرفتن در این دسته است.
سازهایی مانند ساکسفون و کلارینت تک زبانه بوده
ابوا دو زبانه و ساز هایی مانند نی و فلوت بدون زبانه می باشند
آنهایی که زبانه دارند توسط زبانه صدا تولید میشود و آنهایی که ندارند از طریق دمیدن در ساز صدا تولید میشود در نتیجه در سازهای بدون زبانه تولید صدا زمان بیشتری را به خود اختصاص میدهد و در شروع کمی دشوار تر هستند.

آواز (Vocal and Singing)

مخصوصا آواز کلاسیک و آواز اصیل ایرانی
، سبک پاپ به نسبت زمان کمتری را میبرد.
منظور ما در اینجا یادگیری فن و تکنیک های خوانندگیست، چیزی که خیلی ها در آن اشتباه می‌کنند این است که آواز خواندن موضوعی تکنیکی است ولی چیز هایی مانند داشتن صدایی زیبا و یا قوی بودن صدا از استعداد های فردی محسوب میشوند بنا بر این هر کسی که صدای زیبا و قشنگی دارد قرار نیست همیشه خواننده‌ی خوبی باشد.
سازها‌ی زهی زخمه ای
مانند انواع گیتار-نایلون، آکوستیک، الکتریک، بیس- عود تار و غیره که با ناخن یا مضراب و یا پیک نواخته میشوند.

سازهای کلاویه ای (Keyboards)

در این دسته میبایست ساز آکاردئون و سازهای شبیه به آن را از بقیه جدا کرد چرا که در این ساز صدا با هوا تولید میشود در نتیجه دارای تکنیک های متفاوتی نسبت به سازهای دیگر این دسته مانند پیانو میباشد و جدا از کسب مهارت در نواختن کلاویه ها نوازنده باید تکنیک های مربوط به تولید صدا با هوا مانند کرشندو یا ویبراسیون را نیز بیاموزد.
یکی دیگر از معروفترین سازهای این دسته پیانو است، این ساز دارای وسعت و تکنیک های زیادی است اما به دلیل اینکه نوازنده در تولید صدا نقش زیادی ندارد این مرحله یعنی تولید صدا به کلی از مسیر آموزش حذف میشود در نتیجه نسبت به ساز هایی که در بالا به آنها اشاره شد مخصوصا در شروع دارای سرعتِ پیشرفت بیشتری است.
سنتور و قانون با اینکه با مضراب نواخته میشوند اما به دلیل اینکه مضراب تقریبا شبیه به کلاویه عمل میکند و هر سیم و یا گروه سیم ها اختصاصا برای یک نت کوک میشوند از نظر زمان یادگیری در همین دسته قرار میگیرند

هارمونیکا یا ساز‌دهنی(Harmonica)

دلیل اینکه این ساز را جداگانه آوردیم این است که از معدود ساز های بادیست که هم با دمش و هم با مکش نت ها تولید میشوند، اما در اکثر ساز های بادی فقط با فوت کردن یا دمیدن(دمش) در ساز، صدا تولید میشود.

سازهای کوبه ای (drums and Percussion)

۱-ساز های کوبه ای با فرکانس نا مشخص(Unpitched Percussion)
در این دسته می بایست ساز درام(درامز) که قبلا در ایران به آن جاز میگفتند را از بقیه سازها جدا کرد، این ساز از تکه های مختلف (کوچک و بزرگ) با جنس پوست و فلز تشکیل شده است که به همین دلیل گستردگی زیادی در نوازندگی و اجرای ریتم های مختلف دارد در نتیجه نسبتا زمان یادگیری آن طولانی است
اما بقیه سازها در این دسته زمان یادگیریشان طولانی نیست مانند کاخُن،دف، تمبک و غیره
۲-ساز های کوبه ای با فرکانس مشخص(Pitched Percussion)
مانند تیمپانی، زایلوفُن(Xylophone)، هنگ‌درام، بِلز، کالیمبا، گلو‌کِنشپیل(Glockenspiel) و ……
در این دسته جدا از کوبه ای بودن، نت هم به ساز اضافه میگردد که با برخی از آنها مثل هنگ‌درام و یا زایلوفُن میتوان ملودی نیز اجرا کرد البته به صورت محدود، در یک اکتاو و یا کمی بیشتر. این نکته را باید بدانید که یاد گرفتن تکنیک های نوازندگی همیشه منجر به نوازنده شدن نمیشود نوازندگی نیاز به تجربه تمرین مستمر و پشتکار و صبوری و همچنین دانش کافی در تئوری موسیقی دارد
همانطور که در ابتدا اشاره شد این طبقه بندی به معنای سختی و آسونی ساز ها نیست هر کدوم از ساز هارا اگر شما بخاهید بطور حرفه ای و با تمام ضرایف به اجرا در بیاورید سختی های خود را دارد و اصلا آسان نیست و این موضوع که بعضی ها فکر میکنند اگر به عنوان مثال ساز ضربی کار می کنند دیگر نیازی به یاد گرفتن مطالبی همچون تونالیته، ملودی، جمله بندی و مطالبی از این دست که شاید در ظاهر ارتباطی به ساز ضربی ندارند نیست کاملا اشتباه است، بعضی از مطالب ما بین تمام ساز ها مشترک هستند و فرد حتما باید راجع به آنها بداند حتی اگر این گونه بنظر برسد که ارتباط مستقیمی با سازی که می زنند ندارد
نکته ی مهم دیگر آن است که هنرجو پس از مدتی که از آموختن موسیقی بصورت کلاس های خصوصی و تک نفره گذشت و در یادگیری و نوازندگی ساز پیش رفت مناسبی کرد میبایست هم نوازی و گروه نوازی را هم تجربه کند این دوره برای تکامل فردی که می خواهد نوازنده شود بسیار ضروری است
در صورت نداشتن دسترسی به کلاس های مخصوص هم نوازی و گروه نوازی می توانید در بین دوستان و آشنایان خود بطور دو نفری یا سه و یا بیشتر گروه تشکیل دهید و ساز زدن را در کنار هم تجربه و تمرین کنید. برای رسیدن به سطوح بالای موسیقی جدا از استعداد این موارد را حتما باید در نظر داشته باشید
داشتن سازی مناسب از نظر کیفیت و صدا دهی
صرف زمان، صبر حوصله و تحمل
پشتکار و کسب تجربه
درغیر این صورت استعداد به تنهایی کار زیادی نمی تواند برای شما انجام دهد.
یادمان باشد « استعداد شرطیست لازم اما کافی نیست »
به این معنا که بدون استعداد حتی با آموزش هم نمی توان به جای رسید اما کسی هم که با استعداد محسوب میشود بدون آموزش مناسب، تمرین، پشت کار، صبر و حوصله و مطالعه نمیتواند به نتیجه‌ی خوب و مناسبی برسد.

نویسنده: فرید رشیدی.

دیدگاه‌ خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالای صفحه بردن