پشت شیشه خیالم باز دیدمت
یاد خاطرات تو گرمیه تنت
شیشه رو شکستم اما باز میدیدمت
نرفتی تو زیادم باز که دیدمت
تو با منی تو با منی
اون نگاه اولت تو دلم نشست
بغض خفته تو گلوم با نگات شکست
قفل قلب من تو بودی که گشودمش
تو نگاه گرم تو من عشقو دیدمش
تو با منی تو با منی
رفتی اما هستی تو توی قلب من
نقش بسته خاطراتت تو خیال من
حس میکنم تورو با تو زنده ام
زود رفتی از کنارم نه از خاطرم
تو با منی تو با منی
با تو زندگی برام مثل رویا بود
هیچ کسی برای من مثل تو نبود
یادگار تو هنوز توی دستمه
نمیری تو ز یادم این یه باوره
تو با منی تو با منی
تو با منی تو با منی